شنبه ۱۰ اسفند ۹۸ | ۱۷:۳۴ ۱۶۴ بازديد
روزي حاتم طايي در صحرا عبور مي كرد، درويشي راه بر حاتم گرفت و از او ده هزار دينار كمك مالي بلاعوض خواست. حاتم گفت: ده هزار دينار بسيار خواستي. درويش گفت: يك دينار بده. حاتم گفت: آن زياده طلبي چه بود و اين كم خواستن از چه سبب است؟ درويش گفت: از شخصي چون تو كمتر از ده هزار دينار نبايد درخواست كرد و به چون تويي كمتر از اين مبلغ نمي توان بخشيد!! حاتم دستور داد: ده هزار دينار درخواستي درويش را به او پرداخت كردند.