چهارشنبه ۰۷ اسفند ۹۸ | ۲۰:۵۹ ۶۲ بازديد
روزي حضرت سليمان مورچه اي را در پاي كوهي ديد كه مشغول جا به جا كردن خاك هاي پايين كوه بود. از او پرسيد: چرا اين همه سختي را متحمل مي شوي؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر اين كوه را جا به جا كني به وصال من خواهي رسيد و من به عشق وصال او مي خواهم اين كوه را جا به جا كنم. حضرت سليمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشي نمي تواني اين كار را انجام بدهي. مورچه گفت: تمام سعي ام را مي كنم. حضرت سليمان كه بسيار از همت و پشتكار مورچه عاشق خوشش آمده بود براي او كوه را جابجا كرد. مورچه رو به آسمان كرد و گفت: خدايي را شكر مي گويم كه در راه عشق، پيامبري را به خدمت موري در مي آورد.