جمعه ۰۹ اسفند ۹۸ | ۲۱:۴۴ ۹۲ بازديد
زنه ميره نجاري ميگه: آقا يه كمد بساز برام. نجار كمد مي سازه. زنه دو روز بعد مياد ميگه: اتوبوس كه رد مي شه كمده مي لرزه. نجاره ميگه :چرا مزخرف ميگي اتوبوس چه صيغه ايه؟ خلاصه مياد پيچاشو محكمتر مي كنه و ميره. دوباره فردا زنه مياد ميگه: اتوبوس رد ميشه كمد مي لرزه. نجار ميگه: بابا براي يه كمد پدر مارو در آوردي. اصن من ميرم تو كمد مي شينم اتوبوس رد شه ببينيم چيه؟ مي شينه تو كمد، يه دفعه شوهر زنه مياد خونه در كمدو باز مي كنه، ميگه: تو اينجا چي كار ميكني؟ نجاره ميگه: اگه بهت بگم منتظر اتوبوسم باورت مي شه؟