داستان كوتاه آموزنده39

ابوالقاسم كريمي:مشاور شركت بيمه پارسيان

داستان كوتاه آموزنده39

۹۶ بازديد

ناصرالدين شاه در طول زندگي اش ۸۵ زن داشت و يك"ببري خان". نمي دانيم كه آن ۸۵ نفرچقدر نزد شاه مقرب بودند ولي ببري خان آنقدر محبوب اين پادشاه بود كه به گربه قجري معروف شد و نامش در تاريخ ماندگار شد. روايت دردانگي اين گربه به زماني بر مي گردد كه ناصرالدين شاه سخت بيمار بود و تب شديدي داشت و اين گربه هم تازه زايمان كرده و مشغول جا به جايي بچه هايش بوده و از كنار بستر شاه مي گذشته كه كسي وارد اتاق مي شود و در را مي بندد. راه خروجي گربه كه بسته مي شود سرگردان و بلاتكليف دور بسترشاه مي چرخد و پايين پاي شاه مي ايستد. يكي از همسران شاه، صاحب گربه از سرچاپلوسي و خود شيريني اين رويداد را نشانه بهبودي شاه عنوان كرده و به او مژده بريده شدن تب را مي دهد. از قضا سپيده دم فردا تب مي برد و شاه بهتر مي شود. از آن پس گربه مي شود محبوب و مقرب درگاه. پس از مدتي زنان شاه كه مي ديدند شاه به اين گربه بيشتر از آن ها توجه مي كند، گربه را مي دزدند و در سياه چالي مي اندازند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.