جمعه ۰۹ اسفند ۹۸ | ۲۱:۴۵ ۹۳ بازديد
زني با سر و صورت كبود و زخمي سراغ دكتر ميره. دكتر مي پرسه: چه اتفاقي افتاده؟ خانم در جواب ميگه: دكتر، ديگه نمي دونم چكار كنم. هر وقت شوهرم مست مياد خونه، منو زير مشت و لگد له مي كنه. دكتر گفت: خوب دواي دردت پيش منه، هر وقت شوهرت مست اومد خونه، يه فنجون چاي سبز بردار و شروع كن به قرقره كردن و اين كار رو ادامه بده. دو هفته بعد،اون خانم با ظاهري سالم و سرزنده پيش دكتر برگشت. خانم گفت: دكتر، پيشنهادتون فوق العاده بود هر بار شوهرم مست اومد خونه، من شروع كردم به قرقره كردن چاي و شوهرم ديگه به من كاري نداشت. دكتر گفت: مي بيني اگه جلوي زبونت رو بگيري خيلي چيزا حل ميشه.
داستان كوتاه آموزنده80